افزايش قدرت عربستان در بازار نفت يا حذف عربستان از بازار جهاني نفت؟
آخرين چشمانداز بينالمللي انرژي، اداره اطلاعات انرژي آمريكا (EIA) در سال 2013، در ماه جولاي يا مرداد ماه منتشر شد. پيش از اين، مهمترين پيشبينيهاي انجام شده در اين چشمانداز تا افق 2040 ميلادي را درج کرديم. در بخشی از چشمانداز مذکور به پيشبينی تولید اوپک در افق 2040 با سناریوسازی در مورد تولید ایران و عراق و عربستان، پرداخته شده که به دلیل اهمیت آن ذیلا مورد بررسی قرار میگیرد. ابتدا مطالب مذکور در این پیشبینی را در موضوع تولید اوپک و سه کشور اصلی آن آورده و سپس به نقد و تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت. ضمنا لازم به توضیح است که اداره اطلاعات انرژی در مدلسازی و پیشبینیهای خود سناریوهای مختلفی را مورد بررسی قرار میدهد و یک سناریوی متوسط یا قابل تحققتر را بهعنوان سناریوی مرجع انتخاب میکند.
فرض سناریوی مرجع در مدل پیشبینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا ایناستکه کشورهای عضو اوپک در جهات افزایش ظرفیت تولید خود سرمایهگذاری خواهند كرد به طوری که این کشورها را قادر سازد که در طول دوره منتهی به سال 2040 میلادی، بین 39 تا 43 درصد کل تقاضای جهانی برای سوختهای مایع را تامین کنند. تولید اعضای خاورمیانهای اوپک که در سال 2010 میلادی 68 درصد از کل تولید اوپک برآورد شده بود، 12 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و 85 درصد از کل افزایش 1/14 میلیون بشکه در روز تولید اوپک بین سالهای 2010 تا 2040 را به خود اختصاص خواهد داد. سه کشور ایران، عراق و عربستانسعودی در مجموع سهم بزرگی از منابع و ذخاير جهان که استخراج از آن نسبتا سهلتر و کم هزینهتر میباشد را دارا هستند.
عربستانسعودی برای چند دهه دارنده اصلی بیشترین ظرفیت مازاد تولید بوده و نقش حساسی را به عنوان تولید کننده شناور برای جبران کاهش تولید سایر کشورها یا نوسانات اقتصادی موثر بر تقاضای نفت، بازی کرده است. ایران و عراق هردو صاحب ذخاير و منابع سرشاري هستند و به افزایش ظرفیت خود به سطحی بسیار بالاتر از میزان فعلی نیاز دارند و این مستلزم آن است که این دو کشور بتوانند بعضی از چالشهای موجود داخلی و خارجی، را كه بیش از سیسال مانع تحقق این هدف شده است را برطرف نمایند. دشواری تعیین زمانی که هریک از این کشورها بتوانند بر موانع موجود در سر راه افزایش عرضه خود غلبه کنند، چالشی بر سر راه پیشبینی میزان دقیق تولید کشورهای خاورمیانهای اوپک است.
علاوه بر نااطمینانیهایی که معمولا در زمینه پیشبینی عرضه نفت وجود دارد، احتمال اینکه آیا اعضای خاورمیانهای اوپک به نقش کلیدی خود در متعادل کردن عرضه و تقاضای بازار ادامه خواهند داد نیز مورد سوال است. برای این منظور سطح تولید این کشورها باید دارای همبستگی منفی باشد، تحقق ظرفیت و تولید بالاتر در یک کشور باید با ظرفیت و تولید کمتر در سایر کشورها همراه باشد تا بالانس بازار حفظ شود.
توسعههای آتی، شامل توسعه استخراج نفت از لایههای سخت، که به طور گستردهای موضوع بحث محافل نفتی است، پتانسیل تاثیرگذاری عمدهای بر اتکای اوپک بر تولید سوختهای مایع و رفتار تولیدکنندگان کلیدی اوپک در خاورمیانه، در دهههای آتی خواهد داشت.
عربستانسعودی
درآمد نفتی عربستان همواره از میزان مورد نیاز برای پوشش هزینههای این کشور بیشتر بوده است و این مساله این امکان را برای عربستان به وجود آورده که طی 25 سال گذشته میزان تولید نفت خود را در واکنش به تغییرات عرضه و تقاضای جهانی نفت، بدون نگرانی نسبت به آثار درآمدی آن، تغییر دهد. اخیرا برنامههای اقتصادی و اجتماعی به منظور بسط توسعه پایدار توسط دولت عربستان به اجرا گذاشته شده است.
درحالی که عربستان ذخاير ارزی قابلتوجهی را برای خود حفظ میکند، نیازهای درآمدی میتواند بیش از گذشته به نگرانی دولت عربستان برای حفظ ثبات خود در شرایط افزایش تولید نفت دیگر تولیدکنندگان کلیدی اوپک یا یک کاهش دايمی در تقاضای جهانی نفت، تبدیل شود.
عراق
دولت عراق رسیدن به تولید 12 میلیون بشکه در روز در سال 2017 را هدفگذاری کرده است که در مقایسه با تولید این کشور در سال 2012 که 3 میلیون بشکه در روز بوده است، افزایش عظیمی است.
دستیابی به این هدف دور از ذهن به نظر میرسد و براساس سناریو مرجع نیز بیش از عرضه مورد نیاز سوختهای مایع برای تامین افزایش تقاضای جهانی در سال 2017، میباشد. به نظر میرسد که مشکلات سیاسی و محدودیتهای زیرساختی مانع افزایش تولید در کوتاه مدت باشد. علاوهبر این تروریسم، ضعیفبودن فضای سرمایهگذاری، وسایر مشکلات موجود میتواند تولید عراق را در افق چشمانداز محدود کند.
البته اگر همه این مشکلات حل شود، پیشرفت عمدهای در زیرساختهای تولید و صادرات عراق میتواند اتفاق بیافتد و عراق را قادر سازد که نرخ بالای رشد تولید خود را تا سال 2040 تداوم دهد.
ایران
تولید سوختهای مایع ایران که درسال 1974 به اوج خود در سطح 1/6 میلیون بشکه رسید، از 1979 به بعد در سطحی بسیار پایینتر از آن قرار گرفت. سپس تولید ایران بعد از رسیدن به متوسط حدود 4 میلیون بشکه، بینسالهای 2001 تا 2010 کاهش بیشتری یافت. مجموعهای از تحریمها که بخش نفت ایران را هدف گرفته بود، موجب شد که شرکتهای خارجی بسیاری از پروژههای تولیدی و توسعهای را لغو کنند. ایران با افت ظرفیت تولید نفت روبهرو است، چراکه میادین نفتی این کشور دارای نرخ بالای افت تولید طبیعی(بین 8 تا 13 درصد) در سال هستند.
عوامل دیگری شامل نامساعد بودن الزامات و فضای سرمایهگذاری خارجی و عدم وجود متخصصان به میزان کافی و فقدان تکنولوژی پیشرفته، نیز سرمایهگذاری را محدود کرده
است.
تحریمهای آمریکا علیه موسسات مالی که وجوه نفت صادراتی ایران را جابهجا میکردند در کنار تحریمهای اتحادیه اروپا که واردات نفت از ایران را متوقف کرد و مانع شد که شرکتهای بیمه اروپایی، محمولههای نفتی ایران را بیمهکنند، موجب کاهش بیشتر صادرات نفت ایران در سال 2012
شد.
بدون یک تفاهم میان ایران و جامعه جهانی برای پایان دادن به تحریمها، به طور فزایندهای برای ایران دشوار خواهد بود که تولید خود را حفظ کند و بتواند آن را افزایش دهد و از موهبت ذخاير خود بهرهمند شود. سایر اعضای خاورمیانهای اوپک
سایر کشورهای خاورمیانهای عضو اوپک، سهمی کوچکتر، اما با اهمیت در عرضه نفت دارند. به عنوان مثال تقریبا کل ذخاير و تولید نفت کویت از میادین قدیمی است، اما در صورت موفقیت طرح دولت کویت، چشمانداز می تواند تغییرکند. در سال 1998 طرحی توسط دولت پیشنهاد شد که شرکتهای خارجی را ترغیب کند که تولید نفت در چهار میدان شمالی بهنامهای روضتین، صبریا، الرتقاء و ابدالی را افزایش دهند.
این چهار میدان ترکیبی از نفتخامهای سبک و سنگین را دارا هستند. بهعلاوه این امکان وجود دارد که کویت بتواند تولید نفت خود را از منطقه بیطرف واقعبین کویت و عربستان، که حدود 5 میلیارد بشکه نفت را در خود جا داده است، افزایش دهد.
تولید سوختهای مایع قطر نیز ممکن است در دوره چشمانداز از طریق فناوری GTL افزایش یابد. این فناوری گازطبیعی را به سوختهای مایع مانند گازوئیل و بنزین با سولفور خیلی پایین تبدیل میکند.
بهطور خلاصه به فرض اینکه بالانس عرضه و تقاضای سوختهای مایع چه در سطح منطقهای و چه در سطح جهانی بر طبق سناریوی مرجع تحقق یابد، با توجه به مسائل و ریسکهایی که مذکور افتاد و بهنظر میرسد که نقش تعیینکنندهای دارند، تعیین میزان عرضه از هریک از منابع خاورمیانهای اوپک بسیار دشوار است. در بخش بعدی چند سناریوی جایگزین در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است.
کشورهای آفریقایی عضو اوپک
براساس سناریو مرجع، تولید اوپک در غرب آفریقا از 4/4 میلیون بشکه در روز در سال 2012 به 5/9 میلیون بشکه در روز در سال 2040 خواهد رسید. نیجریه در سالهای اخیر تولید خود در میادین آبهای عمیق را افزایش داده است. اما تولید خشکی بهلحاظ مشکلات زیرساختی و وقایعی مانند سرقت نفت و حمله به خطوطلوله محدود شده است و به نظر میرسد که این وضعیت در کوتاه و میانمدت نیز ادامه یابد. آنگولا نیز تولید نفت را از آبهای عمیق افزایش داده است و با افزایش نسبی ثبات در این کشور، بهنظر میرسد که فعالیتهای اکتشاف و تولید در خشکی هم افزایش یابد.
گزارشها تايید میکند که در حدود 15500 مایل مربع (حدود 25 درصد ) از حوضه رسوبی کوانزا (Kwanza) در خشکی گسترش یافته است. اعضاي اوپک در شمال آفریقا شامل لیبی و الجزایر، رشد آرامتری را نسبت به همتایان خود در غرب آفریقا، تجربه خواهند نمود و تنها 200 هزار بشکه به تولید آنها بین سالهای 2010 تا 2040 اضافه خواهد شد.
اعضای اوپک در آمریکای جنوبی
ونزوئلا عمدهترین تولیدکننده عضو اوپک در آمریکای جنوبی است و اکوادور در مرتبه بعدی قرار دارد. در ونزوئلا حجم عظیمی از ذخاير اثباتشده نفت فوقسنگین در کمربند اورینوکو وجود دارد، اما رساندن این نفت به بازار سرمایهگذاری قابلتوجهی میخواهد که جذب آن برای ونزوئلا بدون تغییراتی در سیاستهای این کشور مقدور نیست. براساس سناریو مرجع، تولید نفت اوپک در آمریکای جنوبی تنها 400 هزار بشکه در روز تا سال 2040 افزایش خواهد داشت.
برآورد تولید اصلیترین تولیدکنندگان سوختهای مایع در خاورمیانه بر مبنای سناریوهای مختلف
پیشبینی بلندمدت تولید جهانی نفت و سایر سوختهای مایع با عدم اطمینانهای بزرگی همراه است. روشن است که کشورهای دارای ذخاير بزرگ در مجموعه اوپک در خاورمیانه قرار دارند و در میان آنها ایران و عراق و عربستان دارای ذخایر عظیمی هستند که میتواند با هزینه نسبتا کمی استخراج شود. فرض کنید که تولیدکنندگان کلیدی اوپک بر این تلاش استوار باشند که از طریق تنظیم عرضه، قیمتهای جهانی نفت را مدیریت کنند، در این صورت یکی یا بیشتر از یکی از سه تولیدکننده عمده اوپک باید نقش تولیدکننده شناور را بازی کنند. عدم اطمینانهای قابلتوجهی بر سر راه پیشبینی سطح تولید هر کشور خاص وجود دارد. چهار سناریو محتمل در مورد تولید آینده سوختهای مایع در ایران و عراق و عربستان متصور است که توجه به آن در سناریو مرجع از اهمیت برخوردار است.
در سناریو مرجع، کل تولید سوختهای مایع در کشورهای خاورمیانهای اوپک از 25/4 میلیون بشکه در روز در سال 2011 به 35/8 میلیون بشکه در روز در 2040 خواهد رسید. این سناریو بر این فرض استوار است که کل تولید سه کشور كه در سال 2011 حدود 17/9 میلیون بشکه در روز بوده و در سال 2040 به 25/1 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. سناریوهایی که در پی خواهد آمد، نشان میدهد که دامنه تغییرات تولید سه کشور تحت نااطمینانیهایی که در مورد چشمانداز تولید سوختهای مایع آنها وجود دارد تا چه حد میتواند وسیع باشد.
سناریو 1: تداوم روند گذشته
در این سناریو، فرض بر این است که تولید کل سه کشور در دوره چشمانداز ، بر مبنای حفظ سهمشان (از کل تولید سه كشور) در سال 2011 ادامه یابد. سهم عربستان از تولید سه کشور در سال 2011 معادل 62 درصد بوده که در صورت تداوم آن تولید این کشور در سال 2040 به 15.5 میلیون بشکه خواهد رسید.
سهم ایران از تولید سه کشور 24 درصد بوده که در صورت تداوم آن تولیدش در سال 2040 باید به 5/9 میلیون بشکه برسد و سهم 14 درصد باقیمانده برای عراق نیز تولید این کشور در سال 2040 را به 3/7 میلیون بشکه در روز میرساند. در این سناریو که بر مبنای تداوم روندهای موجود است، عربستانسعودی به تفوق خود در میان تولیدکنندگان خاورمیانهای اوپک ادامه میدهد و عراق پیشرفت حداقلی دارد.
سناریو2: موفقیت عراق
در این سناریو فرض شده که عراق بتواند زیرساختهای تولید نفتش را ترمیم کند و بسیاری از مشکلات موجود را که بیش از دو دهه اثر منفی بر صنعت نفت داشته است برطرف کند. در این صورت تولید عراق از 2/6 در 2011 به 8 میلیون بشکه در روز در 2030 و 11 میلیون بشکه در روز در 2040 افزایش خواهد یافت.
بقیه بین دو کشور ایران و عربستان بر اساس نسبت کل تولیدشان در 2011 (72 درصد عربستان و 28 درصد ایران) سرشکن میشود و تولید عربستان در 2040 کمتر از عراق و در سطح 10/2 میلیون بشکه خواهد بود.
سناریو 3: موفقیت ایران
این سناریو شبیه سناریو 2 است ولی ایران را در رشد تولید جایگزین کردهاست. در این حالت فرض میشود که ایران مشکلات موجود خود را حل کند. تحریمهای بینالمللی را برطرف کند و جذابیتهای لازم برای سرمایهگذاری را برای بازسازی و توسعه صنعت نفت خود، بهوجود آورد. در اینجا ایران قادر خواهد بود تولیدش را در سال 2030 به رکورد 6/1 میلیون بشکهای خود در 1974 برساند و سپس به 8/1 میلیون بشکه در 2040 برساند.
بقیه بین عربستان و عراق بر اساس نسبت کل تولیدشان در 2011 سرشکن میشود و در نتیجه تولید عربستان به در 2040 به 13/8 میلیون بشکه و تولید عراق به 3/3 میلیون بشکه خواهد رسید که تنها اندکی از تولید 2011 این کشور بالاتر خواهد بود و با اهداف آن خیلی فاصله خواهد داشت.
سناریو 4 : موفقیت ایران و عراق و تامین بقیه توسط عربستان
در این آخرین سناریو تصور شده که تولید در هر دو کشور عراق و ایران به شدت افزایش خواهد یافت و عربستان حاضر باشد، تولید خود را درحدی حفظ کند که سناریوی مرجع محقق شود. در این حالت پروفایل تولید عراق مطابق سناریو 2 و تولید ایران مطابق سناریو 3 خواهد بود و عربستانسعودی بخش باقیمانده از سناریو مرجع (در مورد تولید سه کشور) را تولید خواهد کرد و تولید سوختهای مایعاش به 6 میلیون بشکه در 2040 خواهد رسید که کمی بیشتر از نیمی از تولید آن در 2011 خواهد بود. خلاصهای از نتایج این چهار سناریو در جدول يك آمده است. این سناریوها دامنه وسیع تولید محتمل این سه کشور و دشواری پیشبینی با توجه به تنوع مسايل و مشکلات موجود را نشان میدهد. این دامنه تفاوت در ستون جداگانهای نشان داده شده است. این دامنه برای ایران و عراق محدودتر از عربستان است.
نقد و تحليل
در مورد اين بخش از گزارش چشمانداز سال 2013 اداره اطلاعات آمريكا، نكاتي مهمي قابلتوجه و تامل است كه ذيلا مورد بررسي قرار ميگيرد: 1- از اين گزارش به خوبي استنباط ميشود كه اداره اطلاعات انرژي تداوم قيمـتها در سطوح فعلي را طالب است و آن را براي تداوم سياستهاي انرژي ايالاتمتحده ضروري ميداند و سناريوهاي خود از توليد اوپك و اعضای كليدي آن را نيز طوري طراحي و ارايه کرده است كه قيمتهاي سناريو مرجع آن، تحقق يابد. پيشبيني EIA از قيمت نفت برنت كه در بخش ديگري از چشمانداز، ارايه شده است، به شرح جدول زير است. همانطور كه ملاحظه ميشود در سناريوي مرجع كه مورد استناد EIA است در واقع روند فعلي قيمتهاي حقيقي تداوم يافته است.
2- گزارش چشمانداز بر نقش تنظيمگري اوپك و خصوصا توليدكنندگان اصلي آن در بازار، براي تنظيم عرضه در سطحي كه دامنه قيمتهاي موردنظر حفظ شود، تاكيد دارد به سابقه ايفاي اين نقش توسط عربستان اشاره ميكند و تداوم اين نقش را توسط عربستان يا سه كشور اصلي اوپك (ايران، عربستان و عراق) ضروري ميداند و طبيعتا ايفاي اين نقش مستلزم در اختيار داشتن ظرفيت مازاد توليد است كه تلويحا به آن اشاره ميكند، در بخش ديگري از گزارش (كه در ادامه همين بخش و در مورد تاثير نفتخامهاي غير مرسوم است) اشاره ميكند كه در سال 2012 بهرغم افزايش 846 هزاربشكه در روز توليد نفت ايالاتمتحده از محل نفتخامهاي غيرمرسوم، ميزان ظرفيتهاي مازاد توليد از استاندارد تاريخي سالهاي اخير آن كمتر بوده است و اشاره ميكند كه اگر ظرفيتهاي مازاد به حد قابلتوجهي پایين باشد، احتمال افزايش شديد در قيمتجهاني نفت بالا ميرود.
3- با توجه به دو مورد فوق بهطور روشن ديدگاه اين چشمانداز اين است كه ظرفيت توليد اوپك نبايد آنقدر زياد باشد كه قيمتهاي جهاني نفت را كاهش دهد و نه بايد آنقدر كم باشد كه پتانسيل افزايش شديد قيمت در شرايط بحراني بازار را فراهم كند.
به همين لحاظ تصريح ميكند كه: «سطح تولید این کشورها باید دارای همبستگی منفی باشد، تحقق ظرفیت و تولید بالاتر در یک کشور باید با ظرفیت و تولید کمتر در سایر کشورها همراه باشد تا بالانس بازار حفظ شود» و به نوعي اظهار نگراني ميكند كه آيا اين سه كشور اصلي حاضر خواهند بود كه به نقش تنظيمگري خود ادامه دهند؟ با عنايت به همين موضع است كه EIA سناريوسازيهاي خود در مورد توليد سه كشور را به چهار سناريو محدود ميكند و سناريوي چهارم اين است كه اگر ايران و عراق هردو موفق به حل مشكلاتشان شوند و توليدشان را بالا ببرند، ظرفيت توليد عربستان بايد در سال 2040 به 6 ميليون بشكه در روز محدودشود.
در صورتيكه به سادگي به ذهن ميآيد كه سناريوي پنجمي هم وجود دارد؛ ايران و عراق و عربستان هر سه به حداكثر توليد مقدور خود (از نظرEIA) برسند كه در اين صورت مجموع ظرفيت توليد سه كشور ميتواند به بيش از 5/35ميليون بشكه در روز برسد، در صورتي كه اين چشمانداز مجموع توليد اين سه كشور را به 1/25 ميليون بشكه در روز محدود كرده است.
4- اعداد برتر سناريوهاي IEA در مورد توليد سه كشور تا حدود زيادي اغراق آميز است. در مورد ايران در صورت به نتيجه رسيدن همه فازهاي پارسجنوبي و طرحهاي گازي حدود 5/1 ميليون بشكه ميعانات گازي توليد خواهد شد و حدود 5/4 میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت نیز امکانپذیر بهنظر می رسد، اما حداقل در مورد پتانسيل نهايي توليد نفت عراق و عربستان و خصوصا عراق، نقد و بررسيهاي زيادي شده است و امروز كمتر مرجع معتبري تحقق توليد 11 ميليون بشكه براي عراق و 5/15 ميليون بشكه در روز براي عربستان را امكانپذير ميداند و بعيد است كه سناريو نويسان EIA (كه تسلطشان به موضوعات در كل سند چشمانداز ارائه شده مشخصاست)، از اين تحليلها بياطلاع باشند.
بنابراين اين احتمال وجود دارد كه در واقع تقاضا براي نفت اوپك و اين سه كشور در افق مورد بررسی حتي كمتر از اين است و در واقع چشمانداز EIA سعي دارد این واقعيت را در بين اين اعداد و ارقام بپوشاند.
5- از ديدگاه ژئوپلتيك تحقق سناريو چهارم ميتواند براي هيات حاكمه عربستان نگران كننده و خطرناك باشد، بدون شك موقعيت و جايگاه بيبديل عربستان در تامين نفت جهان با بيش از 6ميليون بشكه توان صادراتي نفت، نقش تعيينكنندهاي در حفظ امنيت اين كشور داشته است، اگر چنين جايگاهي نبود شايد قدرتهاي جهاني اجازه ميدادند كه امواج تحولات منطقه عربي موسوم به بهار عربي به اين كشور هم راهيابد.
حمايت از رژيمي كاملا غيردموكراتيك و منسوخه يك ضعف در كارنامه آمريكا و غرب است كه به دليل جايگاه عربستان اجتناب ناپذير بوده است و حتي بعضي رژيمها مانند رژيم حاكم بر بحرين نيز تداوم حيات خود را مرهون اين جايگاه عربستانسعودي هستند. شايد اگر اين نگراني براي غرب وجود نداشت كه موفقيت تحولخواهان در بحرين، موجب تشجيع شيعيان مناطق شرقي و نفتخيز عربستان خواهد شد و دامنه تحولخواهي را به عربستان خواهد كشيد، تحولات بحرين به گونه ديگري رقم ميخورد و اجازه دخالت عربستان در امور داخلي بحرين داده نميشد. برخورد دوگانه آمريكا و غرب در مورد بحرين و اردن در قياس با تونس و ليبي و سوريه، به هر حال لكه منفي در كارنامه غرب است.
6- نكته قابلتوجه اين است كه مصرف داخلي نفتخام عربستانسعودي طي 47 سال گذشته با رشد متوسط 6/4 درصد در سال همراه بوده است. در نمودار زير تداوم رشد مصرف نفتخام عربستان در دو حالت تداوم روند گذشته و رشد 3 درصد در سال (كه حداقلِ قابل تصور است) ترسيم شده است.
همانگونه كه ملاحظه ميشود حتي با فرض متوسط رشد 3 درصد درسال در مصرف نفتخام داخلي عربستان، مصرف نفت اين كشور در سال 2040 به بيش از 6 ميليون بشكه در روز خواهد رسيد. اين به اين معنا است كه در صورت تحقق سناريوي چهارم EIA (در مورد توليد نفت سه كشور ايران و عراق و عربستان)، عربستان از بازار جهاني نفت حذف خواهد شد.
7- سناريو چهارم نشان ميدهد كه شايد ايالاتمتحده بيرغبت نباشد كه در صورت حل مشكلات ايران و عراق وابستگي جهاني به نفت عربستان قطع شود و امكان تغيير و تحول در عربستان فراهم شود. خصوصا که سلفیگری از عربستان منشا گرفته و منبع تامین مالی آن نیز عمدتا عربستان بوده است. نتيجه اينكه بر مبناي چنين سناريوهایي رژيم عربستان حل مشكلات عراق و ايران را براي خود يك تهديد جدي تلقي خواهدکرد.
8 - برخورد گزارش چشمانداز مورد بحث در مورد تولید نفت ایران با چشماندازهای میان مدت و بلندمدت سالهای اخیر اداره اطلاعات انرژی آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی(IEA) متفاوت است.
چشماندازهای سالهای اخیر تقریبا بر مبنای کنار گذاشتن ایران از بازار جهانی نفت طراحی شده بود. باید دید که با توجه به زمان انتشار چشمانداز مورد بحث (مرداد 92)، تجدیدنظر در مورد تولید ایران تا چه حد تحت تاثیر انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران است!
در مورد تولید گازطبیعی ایران نیز در این چشمانداز پیشبینی شده است که میزان آن از 145/6 میلیاردمترمکعب در سال 2010 با رشد متوسط سالانه 4/2 درصدی، دوبرابر خواهد شد و به حدود 296/8 میلیارد مترمکعب در سال 2040 خواهد رسید.
لینک در روزنامه دنیای اقتصاد
لینک فایل پی دی اف