گفت وگوی اصفهان زیبا با کارشناس برجسته مسایل  انرژی

پتانسیل عظیمی برای صرفه جویی درانرژی وجود دارد.

 

سرانه مصرف و اتلاف انرژي در ايران فوق العاده زياد و سرسام آور است.موضوعی که گزارش های مختلف  اتحاديه جهاني انرژي نیز بارها وبارها آن را تایید کرده است. قدر مسلم هيچ كس نمي تواند منكر نقش و جايگاه اساسي انرژي در رشد و توسعه اقتصادي و اجتماعي كشورها شود.صد البته با عنايت به اقتصاد تك محصولي و متكي بر درآمدهاي نفتي و سرانه مصرف بالاي انرژي در كشور و از همه مهمتر اتلاف بي رويه آن ، لزوم تلاش همگاني در جهت بهره وري و بهينه سازي مصرف انرژي به عنوان يك نياز و ضرورت ملي كاملاً مشهود است.

درتازه ترین گزارشی که مجمع جهانی اقتصاد  براساس شاخص معماری انرژی رده بندی کرده است،ایران دربین 127 کشور جهان درجایگاه نامطلوب 122 قرار گرفته است.آماری که بیش از بیش ما را به این نکته رهنمون می کند، به کجا چنین شتابان! درهمین خصوص دکترسید  غلامحسین حسن تاش کارشناس برجسته مسایل انرژی جوابگوی سوالات اصفهان زیبا شد.

 

 

از میان ۱۲۷ کشوری که مجمع جهانی اقتصاد آنها را براساس شاخص معماری انرژی (Energy Arcgitecture) رده‌بندی کرده است، ایران در جایگاه نامطلوب ۱۲۲ قرار گرفته است.چرا به چنین رتبه تأمل برانگیزی رسیدیم؟

قبل از هر چیز خیلی باعث خوشحالی است که روزنامه وزین شما به چنین گزارش مهم و مساله مهمی توجه کرده است . مجمع جهانی اقتصاد چند سالی است که گزارش "وضعیت ساختار انرژی جهان" را بصورت منظم منتشر می‌کند و گزارش سال 2017 میلادی این مجمع به تازگی انتشار پیدا کرده است. در این گزارش شاخصی تحت عنوان "شاخص وضعیت ساختار انرژی" برای 127 کشور جهان محاسبه شده است و ایران در رتبه 120 قراردارد. نکته قابل تامل این است که رتبه ایران از سال 2009 به بعد روند نزولی داشته و در ارزیابی سال 2017 نیز نسبت به سال قبل از آن، افول کرده و از رتبه 117 در میان  125 کشور به رتبه 120 در میان 127 کشور رسیده است. شاخص مذکور خود براساس 18 نشانگر یا سنجه تهیه می شود که این 18 سنجه سه شاخص فرعی را تعیین  می کنند  که عبارتند از : 1- رشد و توسعه اقتصادی ؛ این شاخص فرعی نشان می‌دهد که ساختار انرژی تا چه اندازه از رشد اقتصادی بهره می‌گیرد یا از آن  آسیب می‌بیند.2- پایداری محیط زیست ؛ این شاخص فرعی اثر فرايندهاي توليد و مصرف انرژي كشور بر محيط‌زيست را ارزيابي مي‌كند. 3- دسترسي به انرژي و امنيت انرژي؛ اين شاخص فرعي ميزان خودكفائي كشور در زمينه انرژي، ميزان تنوع در سبد انرژي كشور و ميزان و كيفيت دسترسي مردم به انرژي را بازتاب ميدهد.همانطور كه اشاره شد اين سه شاخص فرعي نيز هركدام به نوبه خود براساس 6 سنجه ديگر اندازه‌گيري مي‌شوند و متوسط اين سه شاخص نمره و رتبه كشورها را تعيين مي كند. در گزارش 2017 بالاترين نمره مربوط به كشور سوئيس با عدد 80/0 و بدترين نمره مربوط به كشور بحرين با عدد 37/0 و نمره ايران 46/0 بوده است.

حالا بايد ديد كه چرا وضعيت ايران در اين شاخص اين قدر بد است؟

البته به نظر بنده به طور كلي وضعيت نامطلوب تعامل ايران با جهان در دولت نهم و دهم و ضعيف شدن ارتباطات و تبادل اطلاعات با مراجع بين‌المللي باعث شده است كه رتبه و نمره ايران در شاخص‌هائي كه توسط مراجع بين‌المللي گزارش مي شود قدري بدتر از واقع باشد و به همين دليل بنده در سال گذشته در جلسه‌اي در حضور وزير محترم اقتصاد و دارائي توصيه كردم كه در شرايط پس از برجام ، تيمي تجهيز شوند و تعامل با اين مراجع را فعال كنند تا گزارشات واقعي‌تر شود و چنين شاخص‌هائي ارتقاء يابد چون اين شاخص‌ها بر روي نگاه و تصميمات سرمايه‌گزاران خارجي كه مي‌خواهند به ايران بيايند تاثير منفي دارد. اما به هرحال وضعيت ايران در شاخص ساختار انرژي خوب نيست و اين دلايل عديده دارد.

 

ایران جایگاه نخست ذخایر گاز طبیعی و جایگاه دوم منابع نفت جهان را در اختیار دارد. آیا این موضوع  باعث نشده وضعیت مصرف انرژی در کشورمان نامناسب باشد؟

همانطور كه اشاره كرده‌ايد جايگاه ايران از نظر ذخائر نفت و گاز در جهان خوب است و اگر هم در همين حد نمره آورده است به خاطر همين مساله و به خاطر صادركننده بودن نفت است اما نمره ايران در بسياري از شاخص‌هاي هجده گانه مورد اشاره بسيار پائين است. به عنوان مثال سبد انرژي مصرفي ايران بسيار غيرمتنوع است هم اكنون نزديك 70 درصد و حتي شايد بيش از 70 درصد انرژي اوليه كشور از گازطبيعي تامين مي‌شود و بخش عمده‌اي از آنهم از يك ميدان گازي خاص است. از نظر امنيت انرژي اين يعني همه تخم‌مرغ‌ها را در يك سبد گذاشتن، بقيه انرژي هم عمدتا از نفت‌خام است و سهم ساير انرژي ها بسيار ناچيزاست، بنابراين نمره ايران از نظر امنيت انرژي يعني اين كه مطمئن باشيم كه در هر شرايطي حداقل انرژي مورد نياز كشور تامين مي‌شود، نمره خوبي نيست. و يا وضعيت قيمت‌گزاري انرژي در كشور منطقي و معقول نيست و يا در فرايند توليد انرژي اوليه يعني نفت و گاز،  مقادير قابل توجهي انتشار آلاينده‌هاي زيست‌محيطي وجود دارد و همچنين با توجه به پائين بودن راندمان نيروگاه‌هاي كشور در فرايند تبديل انرژي هم انتشار آلاينده‌ها بسيار زياد است. در بخش مصرف انرژي نيز با توجه به اينكه بيش از 97 درصد انرژي مصرفي كشور از منابع فسيلي است طبيعتا انتشار آلاينده‌ها بسيار بالاست و اينها نمره ايران را پائين مي‌آورد. اما اين كه چرا اين گونه است، واقعيت اين است كه متاسفانه ما در بخش انرژي كشور فاقد ستاد حاكميتي يا حكمراني به مفهوم سياست‌گزاري و كنترل و نظارت و تنظيم‌گري يا رگولاتوري بوده و هستيم و برنامه‌جامعي در بخش انرژي وجود ندارد. البته تلاش‌هائي در جهت تدوين برنامه شده ولي بخش براساس برنامه حركت نمي‌كند.

نبود الگوهای مصرفی وفرهنگی مناسب تا چه میزان این جایگاه نامطلوب را سبب شده؟

يكي از سنجه‌هاي هجده‌گانه گزارش مورد بحث، شاخص يا سنجه شدت انرژي است. شدت انرژي ميزان مصرف انرژي به ازاء هر دلار يا هر هزار دلار توليد ناخالص ملي را نشان مي‌دهد و در واقع بازتاب دهنده وضعيت راندمان يا بهره‌وري انرژي كشورها است. شاخص شدت انرژي ايران بسيار بالا و نامطلوب است و از اين جهت جزء بدترين كشورهاي جهان هستيم و پتانسيل عظيمي براي صرفه‌جوئي در انرژي وجود دارد. اين وضعيت ناشي از الگوي غلط مصرف انرژي است. البته متاسفانه بهره‌وري در همه چيز در ايران بسيار پائين است مثلا اغلب مسئولين  متفق‌القول هستند كه بهره‌وري آب كشاورزي در كشور كمتر از 40 درصد است يعني بيش از 60 درصد آب در اين بخش تلف مي‌شود در صورتي كه ما بحران جدي آب داريم و بيشترين آب هم در بخش كشاورزي مصرف مي‌شود.  به نظر من دولت‌ها در ايران توجه جدي به مساله مهم بهره‌وري نداشته‌اند و آموزش‌هاي لازم را به مردم نمي‌دهند و بيشتر از اين كه به بهره‌وري علاقه داشته باشند به سرمايه‌گزاري توليد انرژي يا آب،  مثل پالايشگاه ساختن و نيروگاه ساختن و سد زدن علاقه دارند در صورتيكه در بسياري از موارد ميتوان با سرمايه‌گزاري كمتر بر روي ارتقاء بهره‌وري همان ميزان انرژي يا آبي كه قرار است استحصال يا توليد شود را آزاد كرد. گسترش فرهنگ بهره‌وري در همه عوامل يك ضرورت ملي است.

قانون گذاران درکشورما برای بهبود مصرف انرژی چه میزان می توانند کمک رسان باشند؟

متاسفانه در همه مجالسي كه تا كنون تشكيل شده است آشنائي نمايندگان با مسائل انرژي بسيار كم بوده است و نمايندگان مجلس به جاي اين كه از دولت طرح جامع انرژي بخواهند گازرساني به شهر و روستاي خود را خواسته‌اند چراكه به مردم وعده پوپوليستي گاز آوردن داده بوده‌اند و بعد به دولت و وزارت نفت  فشار مي‌آورند كه به هر روستاي چند خانواري گاز ببرد، در جاهائي كه اصلا توجيه اقتصادي ندارد. در صورتي كه در بسياري از موارد  با هزينه‌اي بسيار كمتر از گازرساني و احداث خط ‌لوله انتقال و شبكه‌گذاري گاز، امکان پذیر بوده است كه يك انرژي مناسب‌تري (مانند خورشيدي و بادي و بيولوژيك و غيره) براي آن شهر و روستا تامين كرد. قانون‌گذار اگر بخواهد نقش درست داشته باشد بايد از دولت بخواهد طرح جامع انرژي كشور را ارائه بدهد و بعد بررسي كند كه اين طرح منطقي و عقلاني و اقتصادي و بهينه باشد و بعد آن را تصويب كند و بر اجراي آن هم نظارت كند.

یکی از اصلاحات ساختاری مهم در کشور، اصلاح وضع موجود در بخش انرژی با تاکید بر حذف یارانه‌های انرژی و استفاده از ابزار پرتوان اعمال مالیات بر مصرف انرژی است.آیا موافقید؟دراین زمینه توضیح دهید؟

قطعا مساله قيمت‌گزاري انرژي يكي از مسائل مهم در سامان دادن بخش انرژي و مصرف انرژي است اما به نظر من به هيچ وجه گام اول نيست. بنده در سال‌هاي قبل از 89 كه يك مرحله يارانه‌ها حذف شد بارها گفتم و نوشتم كه با توجه به ساختار پيچيده اقتصاد ايران و وضعيت ركود-تورمي در اقتصاد ايران، دولت بايد ابتدا راه‌كارهاي غيرقيمتي را بصورت وسيع به اجرا بگذارد و مورد حمايت قرار دهد تا راندمان انرژي در بخش‌هاي مختلف افزايش يابد و آنگاه مردمي كه ميزان انرژي مصرفي‌شان براي همان ميزان توليد يا رفاه قبلي كاهش يافته است بتوانند قيمت‌هاي بالاتر را تحمل كنند. مثال ساده اش اين است كه اگر خودروسازان ملي بجاي اتومبيلي كه در صد كيلومتر 12 ليتر بنزين مصرف مي‌كند اتومبيلي به شما تحويل بدهند كه طبق استانداردهاي جهاني در هر صد كيلومتر 6 ليتر مصرف كند، آنگاه شما مي‌توانيد  دوبرابر شدن قيمت بنزين را تحمل كنيد بدون اين كه هزينه بنزينتان افزايش يابد.  همچنين در آن سال‌ها  مكرر هشدار دادم كه بدون اين كارها  و با توجه صِرف به راه‌كار قيمتي، حذف يارانه‌ها هم ركود و هم تورم را تشديد مي‌كند و اثر چنداني هم در مصرف انرژي ندارد و متاسفانه دقيقا اين اتفاق افتاد و متاسفانه خصوصا تيرهاي بيشتري به پيكره نحيف توليد ملي شليك شد.

 

درآخر آقای دکتربرای مصرف بهینه انرژی درکشورمان چه پیشنهاداتی دارید؟

 در گذشته مطالب فراواني را در اين مورد نوشته‌ام (كه شنونده‌اي هم نداشته است)، كه ما بايد راه‌كارهاي غيرقيمتي را مقدم بداريم و پروژه‌هاي بهينه‌سازي انرژي را دولت حمايت كند.