نقدي در مورد مصاحبه‌ انجام شده در مورد بنزين توليدي پتروشيمي‌ها

جناب مصاحبه شونده محترم[1] كه در دوران  اسفناك دولت نهم و دهم بدون صلاحيت‌هاي لازم و با جهش چند رتبه‌اي به مديرعاملي شركت ملي صنايع پتروشيمي ارتقاء پيدا كردند و الان هم معلوم نيست كه با چه مناسباتي و احيانا تحت چه فشارهائي در هيئت مديره آنجا جا خوش كرده‌اند، در مصاحبه خود درست و نادرست را به هم آميخته‌اند. سوال از ايشان  اين است كه آيا پتروشيمي‌ها براي توليد بنزين طراحي شده‌اند؟ آنچه پتروشيمي‌ها بعنوان بنزين تحويل مي‌دادند آيا واقعا بنزين بود ؟ آيا تائيد موسسه استاندارد يا پژوهشگاه صنعت نفت را داشتند؟  يا مقداري محصولات آروماتيكي سرطان زا بود كه جان مردم را به خطر انداخته‌ بود؟ حالا حتي اگر بگذريم از مساله مهم محيط‌زيست و سلامتي مردم، و فرض كنيم كه در شريط تحريم‌ها كه به ما بنزين نمي‌دادند مجبور بوديم اين‌كار را بكنيم اما حالا كه به اعتراف ايشان مي توانيم وارد كنيم، سوال اين است كه آيا بنزين توليدي ادعائي ايشان يك توليد جانبي پتروشيمي‌ها است يا بايد محصولات ديگر را توليد نكنند و بجاي آن  شبه بنزين را توليد كنند و اگر چنين است كه حتما چنين است آيا ايشان محاسبات اقتصادي نموده‌اند كه توليد محصولات ديگر و صادرات آن به صرفه است يا جايگزن كردن بنزين؟ اگر ايشان مطالعه اقتصادي بودن اين جايگزيني توليد را دارند و استانداردهاي كيفيت بنزينشان را نيز دريافت كرده اند خوب منتشر نمايند كه جلوي ضرر كشور گرفته شود. جالب اين است كه بعضي دوستان كه يكي از عمده‌ترين  تلاش‌هايشان مواظبت از رانت‌هاي پتروشيمي‌هاي خصوصي و خصولتي از محل سوخت و خوراك ارزان است نيز مستقيم و غير مستقيم بر اين اظهارت صحه گذاشته‌اند. اما اگر اين  آقايان واقعا  نگران ارز كشور و اقتصاد مقاومتي هستند يك سوال اساسي اين است كه چرا از گازمايع (LPG) براي جايگزين كردن بجاي بنزين در سوخت خودرو هيچ سخني به ميان نمي‌آورند، شايد دم خروس دلسوزي‌هاي ايشان از همين جا آشكار شود. مطالعات نشان مي‌دهد كه توليد گازمايع كه هم منشاء نفتي و هم منشاء گازي دارد روز به روز هم درجهان و هم در ايران در حال افزايش است در حالي كه با توسعه گازرساني در كشور مصرف آن روز بروز در حال كاهش است و به همين دليل قيمت جهاني آن كه روزي بسيار نزديك به بنزين بود حال به حدود نصف بنزين رسيده است اين در حالي است كه گازمايع به سرعت قابل جايگزين كردن با بنزين است و در بسياري از اسناد هم تاكيد شده كه سهم گازمايع در سوخت خودرو افزايش يابد. كشور بنزين را  وارد مي‌كند و جايگزين آن را با نصف قيمت آن صادر مي‌كند در زمان شدت تحريم‌ها نيز همين گازمايع بسيار بهتر از آن مواد آروماتيكي سرطان‌زا مي‌توانست كل مشكل بنزين وارداتي را حل كند در صورتي كه حتي مقادير قابل‌توجهي از آن بدليل مشكلات حمل و صدور سوزانده مي‌شد و آنچه هم كه به نصف قيمت بنزين صادر مي‌شد يا پولش به دليل تحريم‌ها بر نمي‌گشت يا با هزينه زياد برمي‌گشت. صاحب اين قلم در همان دوره اين را مطرح و پيشنهاد كردم و وقعي گذاشته نشد. الان هم مردم خودشان در اتومبيل‌ها گاز مايع مصرف مي‌كنند لكن غير استاندارد و غير ايمن(قبلا در اين مورد نوشته‌ام[2]) اما چرا اين آقايان دلسوز! از گازمايع براي حل مشكل بنزين چيزي نمي‌گويند؟ بدليل اين ‌كه خيلي‌ها در صادرات آن منافع دارند نزديك به نيمي از آن چه كه به عنوان محصولات پتروشيمي صادر مي‌شود در واقع گازمايع (بوتان/پروپان) است (در اين مورد هم نوشته‌ام)[3]. بنظر من مصاحبه شونده با اين حرف‌ها مي‌خواهد در مورد اشتباهات زمان مديريت خود فرار به جلو بنمايد.

اما البته حرف ايشان در مورد اولويت پالايشگاه ستاره خليج فارس صحيح است كه بنده هم قبلا در نوشته‌ها و مصاحبه‌هاي متعدد به آن اشاره نموده‌ام.