1. انگیزه شما از نوشتن نامه به رئیس‌جمهور؟ فکر می‌کردید چه تاثیری داشته باشد؟ آیا داشت؟

پاسخ 1- انگیزه بنده صرفا بعنوان کسی که تاحدودی صنعت نفت را می شناسم انجام تکلیف وجدانی خودم بود.  بر این باورم که متاسفانه مقامات کشور شناخت کمی از نفت دارند و به همین دلیل اطاعاتی که  یک طرفه دریافت می کنند را می پذیرند. به هر حال ریاست محترم جمهور کابینه را معرفی می کند و وقتی بنده هم خودم از انتخاب ایشان نگران هستم و هم عده زیادی از کارشناسان و مدیران صنعت نفت تماس می گیرند و اظهار نگرانی می کنند ، احساس وظیفه کردم که این نگرانی را منتقل کنم. از ابتدا انتظار تاثیرگذاری زیادی نداشتم و حتی مطمئن نیستم که دیده شده باشد ، چون دسترسی مستقیم نداشتم . ظاهرا که تاثیری نداشته است.   

 

  1. اگر بخواهید آرایشی از منتقدان زنگنه ارائه دهید چه جریان‌هایی را در بر می‌گیرد؟ نسبت و مرزبندی شما با مخالفان سیاسی زنگنه چیست؟

 

2- من نمی دانم این سوال چه اهمیتی دارد و چه مساله ای را از کشور و نفت حل می کند . ولی چون می پرسید : به نظرم سه چهار دسته هستند . اول کسانی که کلا مخالف سیاسی دولت هستند و طبیعتا از هر موضع آسیب پذیری برای نقد و حمله استفاده می کنند که من با اینها مرزبندی دارم و حتی اعتراف می کنم که در بسیاری از موارد برای همراه نشدن با اینها خودم را سانسور می کنم. دومین دسته کسانی هستند که احیانا رقابت بر سر پست و مقام دارند که البته اینها معمولا دو پهلو برخورد می کنند و در نقد تا جائی می روند که به اصطلاح پل های پشت سرشان خراب نشود و معمولا مسائل سطحی تری را هم مطرح می کنند. سوم- کسانی هستد که متاسفانه نقد را در خدمت امتیازگیری قرار می دهند و معمولا هم موفق می شوند که البته از نظر من بسیار زشت است و طبعا من با این دو گروه هم مرزبندی دارم. و نهایتا دسته چهارم کسانی هستند که نقد مشفقانه و دلسوزانه و کارشناسانه دارند که خود اینها دو قسمت هستند کسانی که بدون واهمه حرفشان را می گویند و کسانی که با توجه به جو و شرایط نفت و یا برای هم صدا نشدن با سه گروه دیگر گاهی پنهانی نقد می کنند و گاهی نمی کنند و گاهی ناخواسته بدام دسته های سه گانه ای که اشاره کردم می افتند و وجه المصالحه می شوند.

 

  1. آیا در انتخابات 92 و 96 ارتباطی با ستاد نفت و انرژی حامی روحانی داشتید؟  اگر بله توضیح دهید. چرا مسائل را از این طریق پیگیری نکردید؟ اگر نه، چرا؟

پاسخ 3- بنده در انتحابات مورد اشاره با هیچ ستادی همکاری نداشتم . رابطه سالاری را یکی از ریشه های مشکلات کشور می دانم . من حرفم را می زنم لابد ارزشی ندارد که شنیده نمی شود.

 

  1. شما در نامه خود به بدترین عملکرد زنگنه اشاره کردید. نادیده گرفتن توانایی مردان نفتی به ویژه تلاشگران مناطق نفت خیز جنوب. ابتدا توضیح دهید چرا بر این عقیده اید؟ به عقیده شما چرا چنین عملی از سوی زنگنه در پیش گرفته شده است.

 

پاسخ 4- این داستان مفصلی دارد که چون مجبورم خلاصه کنم مستلزم دقت است. این به دور قبلی وزارت آقای زنگنه مربوط می شود. وقتی مدیری به سازمانی می رود که شناختی از آن ندارد دو گونه می تواند برخورد کند یک برخورد این است که به مدیران و کارشناسان و کارکنان این سازمان اعتماد کند و بگوید شما این کاره و متخصص هستید و من آمده ام توان مدیریتی و ارتباطات خود را در خدمت حل مشکلات و بالندگی بیشتر شما قرار دهم، قبول دارم که در فرهنگ ما در این صورت کارکنان و کارشناسان ضعف های خود را نمی پذیرند و توجه این مدیر تازه وارد را به قول معروف، به نیمه خالی لیوان جلب می کنند و نیمه پر را نا دیده می گیرند اما به هر حال نیمه خالی واقعا خالی است،  این مدیر تازه آمده می تواند در جهت پر کردن آن نیمه خالی یار و مددکار کارکنان و حداقل دلسوز و همراه آنها شود و بعد از همراهی و رفاقت و پر کردن نیمه خالی به تدریج ضعف های آنها را نیز منصفانه شناسائی کند و توجه ایشان را به ضعف هایشان جلب کند و با رفاقت و مدارا ضعف ها را بر طرف کند. یک  روش هم این است که از بدو ورود شمشیر را از رو ببندد و همه توانائی ها را تخطئه کند و همه ضعف ها را به رخ بکشد آنهم ضعف هائی که نه بر اساس مطالعه و کارشناسی استخراج شده است بلکه برمبنای قضاوت قبلی و شتابزده است . من می توانم شواهد فراوانی را به شما نشان دهم که آقای زنگنه در آن دور از نوع دوم با صنعت نفت و خصوصا با کلیدی ترین بخش آن یعنی مناطق نفت خیز برخورد کرد و جالب است که خودش و تیمی که آورد هم نتوانستند گلی بزنند. بنده در جاهای دیگری توضیح داده ام  که به هر حال  کارکنان صنعت نفت و خصوصا مناطق نفت خیز در دوران جنگ شگفتی آفریدند در دوران هشت ساله در حالی که تازه انقلاب شده بود و خارجی ها هم رفته بودند و صنعت نفت جبهه اقتصادی دشمن بود، آن را سرپا نگهداشتند . شکی نیست که هیچکس بی نقص و بی ضعف نیست اما تخطئه و تحقیر موجب رشد هیچکس نمی شود . به نظر من آقای زنگنه در دور دوم نیز نتوانست از این تعامل منفعلانه و غلط خارج شود متاسفانه بعضی از اشتباهات قابل برگشت نیست.

 

  1. چقدر این نوع نگاه متأثر از دلواپسانی است که جذب سرمایه های خارجی را زیرسوال می برند؟ به بیان دیگر، اگر دلواپسانی در کار نبودند، می توانستیم انتظار داشته باشیم مدیران کنونی نفت به ویژه آقای زنگنه، توان تولید داخل را در کنار جذب سرمایه های خارجی در نظر بگیرند؟ (چقدر این نوع نگاه سیاسی است؟)

5- به نظر من اگر جذب سرمایه خارجی اولا بر اساس برنامه مدون  و روشن که اولویت ها در آن روشن است و ضرورت آن نیز استدلال شده است باشد و ثانیا در جهت منافع ملی باشد کسی به این راحتی ها نمی تواند با آن مخالفت کند . اما وقتی جذب سرمایه بجای این که وسیله ای برای تحقق اهداف ملی و برنامه های صنعت نفت باشد به هدف تبدیل می شود و بجای این که در جهت ارتقاء توانائی های ملی باشد ملازم تخریب و تحقیر و تخطئه توانائی های داخلی می شود، مشکل درست می کند و بهانه به مخالف می دهد.

 

  1. باوجود مخالفت‌ها دوباره زنگنه انتخاب شده است. فکر می کنید تغییر رویکردی از سوی او رخ دهد؟
  2.  

پاسخ 6- بسیار امیدوارم ولی بعید می دانم، ضمن این که همانطور که عرض کردم بعضی چیزها قابل بازگشت نیست.

 

  1. پیشنهادات شما به وزیر دولت دوازدهم چیست؟

 

پاسخ 7- یک پیشنهاد بیشتر ندارم که فکر می کنم اگر توجه شود همه مسائل حل می شود: باور کنیم که در دنیای امروز مسائل پیچیده است و همه کارها نیازمند مطالعه و بررسی و استفاده از بیشترین عقول است و امروز با زمان قاجار فرق می کند که یک نفر هرچقدر توانا، قادر به درک و حل و فصل همه مسائل باشد.

 

  1. بهره‌گیری از جوانان در مذاکرات نفتی، نشان از در نظر گرفتن آموزش مدیران جدید که بر آن نقد داشتید، نیست؟

پاسخ 8- اگر منظورتان مذاکرات منتهی به عقد قراردادهای نفتی باشد باید بگویم که با توجه به تبحر طرف های مقابل بسیار پیچیده و مستلزم تجربه بسیار بالا است و اگر جوانان هم شرکت داده شوند که بسیار خوب است باید به عنوان کارآموز در جلسات حضور داشته باشند. نمی توان از پله اول به پله هفتم پرید.

 

  1. آقای زنگنه از باسابقه‌ترین مدیران نفتی در میان اوپکی‌هاست. کسی جز او از جانب ایران می‌تواند محل وثوق اوپکی‌ها باشد؟ 

پاسخ 9- اگر منظورتان از این سوال را درست درک کنم، اولا سازمان اوپک امروز چندان سازمان مهم و تاثیرگذاری نیست. ثانیا وزارت نفت ده ها مساله دارد و نمی توان وزیر نفت را صرفا با توجه به اوپک انتخاب کرد . ثالثا فردی که اعتقاد به کارشناسی و کار تیمی و استفاد از تجربیات داشته باشد در اوپک هم موفق خواهد بود.